ارزش خبری:
یکی از اصلی ترین کارکرد رسانه ها کارکرد خبری آن ها است. بر این اساس رسانه های خبری خود را موظف می دانند که وقایعی را که در جامعه اتفاق می افتد به اطلاع شهروندان برسانند. روزانه تعداد بسیار زیادی از وقایع در جامعه رخ می دهد که پوشش تمامی این وقایع توسط رسانه ها امکان پذیر نمی باشد . پیشرفت تکنولوژی اطلاعات که انتقال سریعتر اخبار را امکان پذیر می کند نیز موجب شده که رسانه ها قدرت انتخاب بیشتری در خصوص وقایع اتفاق افتاده داشته باشند. در نتیجه از حداقل فرصت موجود باید استفاده کنند و خبری را بازتاب دهند که بیشترین خواسته های آن ها را برآورده کند.
با افزایش کمی رسانه ها در جوامع، لزوم توجه به سلیقه ی مخاطبان باعث شد که برنامه های رسانه ها تنوع بیشتری در پاسخ به نیازهای مخاطبان داشته باشد.در نتیجه مدت تخصیص داده شده به اخبار و به تبع آن اخبار جنایی به مرور کمتر شد. با توجه به تعداد زیاد و میزان وقوع جرائم در جامعه و محدود بودن ظرفیت رسانه ها در بازتاب این حوادث، این وقایع باید پالایش شده و از میان تعدادی اندک که معیارها و اصول حاکم بر فضای رسانه ای سازگار است پوشش خبری داده شود. اینکه کدام یک از خبرها انتخاب و کدام یک طرد شود از جمله وظایفی است که توسط اعضاء واحدهای خبری رسانه های جمعی شامل گزارشگران، دبیران و سردبیران و مترجمان که اصطلاحا آن ها را دروازه بانان می نامند انجام می گیرد[1].
از طرفی نیز تا قبل از تحول در ساختار اقتصادی و افزایش رسانه های خبری، مسئولین این رسانه ها هیچ گونه الزامی در جذب مخاطب نداشتند اما با وقوع این تحولات جذب مخاطب در اولویت رسانه ها قرار گرفت و در جهت تحقق این هدف محتوی اخبار منعکس شده نیز دگرگون شد . در نتیجه اخباری در دستور پخش قرار می گیرند که جذاب باشند و موجب افزایش مخاطب رسانه گردند. در نتیجه اینکه کدام یک از وقایع اتفاق افتاده شانس بیشتری برای انتخاب در سبد خبری رسانه ها را دارند ، منوط به میزان مطابقت آن حادثه با معیار ها و اصول مورد توجه مدیران رسانه ها دارد. معیار های متنوعی در انتخاب اخبار تاثیر دارند که در نهایت وجود آن ها شانس انتخاب شدن واقعه را برای بازنمایی بیشتر می کند. هرچه اتفاق رخ داده مطابقت بیشتری با معیار های خبرنگاران داشته باشد دارای ارزش خبری[2]بیشتری است و احتمال انتخاب آن به عنوان گزارش خبری بیشتر می شود.
گفتار پنجم :ترس از جرم:
وقوع جرم در جوامع آثار مخرب زیادی به دنبال دراد . یکی از این آثار زیانبار ایجاد احساس ناامنی در جوامع است . پس از وقوع جرم در یک منطقه احساس ناامنی ناشی از آن ممکن است تا مدت ها باقی باشد و اهالی منطقه از اینکه مورد آن جرم یا جرایم مشابه واقع شوند هراس داشته باشند. به این احساس ناامنی ناشی از پدیده ی مجرمانه ترس از جرم گفته می شود . از نظر علمی نیز ترس از وقوع جرم به اندازه ی خود آن ، یعنی خطر های آماری حاصل از وقوع جرم اهمیت دارد.[3]دلیل این اهمیت نیز تاثیر ترس از جرم بر متغییر های اجتماعی مثل میزان همبستگی اعضای جامعه است.
ترس از جرم یک متغیر اعتباری و غیر ملموس است و میزان آن در جامعه بستگی به عوامل گوناگونی دارد. یکی از این عوامل بازنمایی رسانه ای جرایم در رسانه ها است. انتخاب وقایعی که باید بازتاب داده شود بر اساس ارزش خبری در رسانه ها موجب می گردد ، جرایمی که دارای خطر بیشتری هستند در اولویت پخش قرار گیرند.استفاده خبرنگاران از روش های خاص افزایش جذابیت اخبار موجب افزایش تاثیر بر مخاطبین می گردد. و یکی از عواملی است که ممکن است تحت تاثیر آن ترس از جرم به نحو نامعقولی بالا باشد.در این صورت این ترس اگرچه اساسا عقلانی نیست ولی احساسی است که در میان مردم وجود دارد و توسط رسانه های گروهی تشدید می شود.[4]این در حالی است که بازنمایی جرایم در رسانه ها موجب می گردد که مخاطبین به نحو غیر مستقیم وقوع جرم را تجربه کنند که به آن تجربه ی نیابتی جرم گفته می شود و موجب می گردد که میزان ترس از جرم ناشی از بازنمایی جرم را افزایش می دهد.
اصطلاح افکار عمومی دارای چهارچوب علمی و فنی گسترده و بسیار پیچیده است تا جایی که برخی از صاحبنظران جامعه شناسی ارائه تعریفی دقیق از آن را غیر ممکن دانسته اند . با این وجود به عنوان تعریفی ساده افکار عمومی را دیدگاه مردم در خصوص موضوعاتی که مورد توجه یا علاقه عموم است ، دانسته اند .[5] آنچه در خصوص دیدگاه مردم قابل توجه است نحوه شکل گیری آن است. نحوه شکل گیری این دیدگاه به عوامل متعدد بستگی دارد .
در حالی که تردید نیست که این دیدگاه نتیجه جامعه متشکل از محیط خانوادگی و آموزشی و اجتماعی می باشد[6] تاثیر رسانه ها در شکل گیری این نتیجه قابل توجه است. کیفیت تاثیر گذاری رسانه ها در شکل گیری افکار عمومی دارای فراز و نشیب های زیادی بوده است . در دوران قبل از جنگ جهانی دوم مقاماتی اقدام به تحمیل استانداردهای خود و ارزشیابی رعایت احترام به جامعه در اولین برنامه های تلویزیون می کردند.[7]این امر باعث می شد که روند شکل گیری افکار عمومی تحت کنترل قرار گیرد و از نتایج نامطلوب رسانه ها بر افکار عمومی تا حد امکان پیشگیری شود. همزمان پوشش اخبار هم بر مبنای حوادث اتفاق افتاده بود تا پوشش روزنامه وار وقایعی که در جامعه رخ داده است.[8]
خبر نگاران نیز با رعایت اصول اخلاقی در گزارشات خود و انعکاس واقعی حوادث اتفاق افتاده در جامعه افکار عمومی را به شکل صحیح و منطبق با اوضاع و احوال روز جامعه شکل می دادند. اما به تدریج و تحت تاثیر تغییر ساختار صنعتی جوامع مطبوعات به تدریج به سمت جلب منابع مالی به منظور تامین هزینه های خود پیش رفتند. این تغییرات تاثیر خود را بر انتخاب محتوای اخبار جنایی نیز به جای گذاشت.
با وجود فاصله گرفتن روند بازتاب جرم در رسانه از واقعیت های موجود در اجتماع نظر سنجی های انجام شده نشان می دهد که مردم اطلاعات خود در خصوص جرایم را از اخبار رسانه ها و برنامه های تلویزیونی کسب می کنند[9]نتیجه این امر شکل گیری افکار عمومی در خصوص جرم و مجازات در مردم منطبق با اخبار بازتاب یافته در رسانه ها است مصاحبه هایی که در خصوص وقایع مهم کیفری انجام شده است نشان می دهد که افراد در مصاحبه ها صرفا آنچه را که از طریق رسانه ها به آنان بازخورد داده شده است را بازگو می کنند و نگرشی همسو با اخبار منعکس شده در رسانه ها را در آنان سبب شده است . این افراد با ذکر الفاظ و عبارات کلی که توسط رسانه ها استفاده می شود مثل برخورد شدید و لزوم عبرت دیگران از واقعه رخ داده از این اقدامات حمایت می کنند . در واقع آنچه تحت عنوان افکار عمومی از طرف رسانه ها بازتاب داده می شود ساخته و پرداخته ی خود آن ها است . دبیران و سردبیران مطبوعات و تهیه کنندگان برنامه های خبری و تفسیری رادیو و تلویزیون از طریق گزینش موضوعات خبری و تفسیری و نحوه پوشش آنها به طور غیر مستقیم بستری فراهم می کنند که موضوعات و اخبار مهم روز چه چیزهایی هستند[10].البته میزان تاثیر رسانه ها بستگی به ویژگی های هر جامعه و میزان مقبولیت رسانه در آن جامعه دارد . به عنوان مثال دولتی بودن رسانه ها موجب کاهش نفوذ رسانه ها در مردم می شود[11]و یا توسعه یافتگی موجب می شود اثر مستقیم محیط اجتماعی بر افکار عمومی کمتر و اثر غیر مستقیم آن از طریق رسانه ها بیشتر شود.[12]